v پیامک ویژه هفته: آسمان غرق خیال است کجایی آقا؟ آخرین جمعه سال است کجایی آقا؟
یک نفر عاشق اگر بود زمین، می فهمید عاشقی بی تو محال است کجایی آقا؟
v ما معتقدیم عشق سر خواهد زد/ بر پشت ستم کسی تبر خواهد زد/ آخر شب سرد ما سحر می گردد/ مهدی به میان شیعه بر می گردد
v گفتم که روی خوبت از من چرا نهان است؟/ گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیان است!
v زهرا که به عصمت نبود مانندش/ صدیقه ی کبری ز ازل خوانندش/ یا رب تو به آبروی او امضا کن/ منشور قیام آخرین فرزندش
v هم چاه سر راه تو باید بکنیم/ هم اینکه از انتظار تو دم بزنیم/ این نامه چندم است می خوانی تو/ داریم رکورد کوفه را می شکنیم
v چند سالی یوسف از جرم زلیخا حبس شد، حبس مهدی از گناهان ما هزاران ساله است...
v آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد/ شاید دعای مادرت زهرا بگیرد/ آقا بیا تا با ظهور چشمهایت/ این چشم های ما کمی تقوا بگیرد..
v زمستان خسته شد از بی بهاری/ جهان می لرزد از این بیقراری/ گمانم جمعه ای باقی نمانده/ خدایا تا به کی چشم انتظاری؟
v چه انتظار عجیبی! تو بین منتظران هم، عزیز من چه غریبی!/ عجیب تر که چه آسان نبودنت شده عادت/ چه کودکانه سپردیم دل به بازی قسمت/ چه کوششی؟ چه وفایی؟ فقط نشسته و گفتیم خدا کند که بیایی!
v قطعه گمشده ای از پر پرواز کم است/ یازده بار شمردیم و یکی باز کم است/ این همه آب که می بینی نه اقیانوس است/ عرق شرم زمین است که سرباز کم است
پیامک های مهدوی
غروب جمعه همیشه غمی روی دلها سنگینی می کنه، می دونم که بارها این حس را تجربه کردی. با یک پیامک راجع به صاحب این دلتنگی ،مهدی موعود، می تونیم این حس زیبا را به همدیگر انتقال بدهیم تا اگر غبار گناه فضای قلبمان را پر کرده، با یاد حضرت آن را پاک کنیم.
پیامک ویژه هفته: ای منتظران وقت وفا نزدیک است/ آقا به خدا به شهر ما نزدیک است/ آماده کنید خانه ها را زیرا/ آمدن صاحب الزمان نزدیک است
v جاریست هنوز در زمین خون خدا/ خونی که شکوفا شده از کرب و بلا/ ای فرصت انتقام کی می آیی؟/ مختار شده دلخوشی جمعه ما...
v از من در این زمانه نباشد غریب تر/ از بهر این غریب زمانه دعا کنید/ امروز سیل اشک بریزید بهر من/ فردا که شد ظهور، ز جان خنده ها کنید
v حقیقت به خدا نیست جز این، ما غایب و او منتظر آمدن ماست
v شب گر رخ مهتاب نبیند سخت است/ لب تشنه اگر آب نبیند سخت است/ ما نوکر و ارباب تویی مهدی جان/ نوکر رخ مهتاب نبیند سخت است
v خدایا! آن چنان زمین گیرم مکن که هنگام ظهور مولا توان برخاستن نداشته باشم.
v در انتظار دیدنت همه دلها بیقرارند، ای تک ستاره بهشت حسرت به دلمان مگذار!
v ما منتظر صبح شب یلداییم/ آماده برای فرج فرداییم/ روزی که عزیز فاطمه می آید/ با خامنه ای به کربلا می آییم
v مجنون حریف غصه لیلا نمی شود/ درد فراق بی تو مداوا نمی شود/ فالی زدم به حضرت حافظ و باز گفت/ بخت همیشه بسته ما وا نمی شود/ دلخوش به هیئتم که شنیدم حضور تو/ جز در هوای روضه سقا نمی شود/ جان دو دست حضرت عباس، جان مشک/ آقا بیا که بخت دلم پا نمی شود
v حاجیان دور حرم جمعند همه/ پس کجا مانده عزیز فاطمه؟!
v بوی عطر یار دارد جمعه ها/ وعده دیدار دارد جمعه ها/ جمعه ها دل یاد دلبر می کند/ نغمه یابن الحسن سر می کند
v با یاد تو غمنامه مولا خواندیم/ از غربت مادر تو زهرا خواندیم/ ما را کشد این غم که نماز خود را/ در مسجد جمکران فرادا خواندیم
v تو را به انتظار می سرایند/ تمام سبزه های ارغوانی/ تویی که کوله بار دستهایت/ پر است از خدا و مهربانی...
v خوش آن زمان که تو باشی خطیب جمعه ما/ خوش آن زمان که تو شویی ز دل غبار، بیا!
v با نیامدنت باران که نبارید، هیچ/ ابرکی هم از آسمانمان نگذشت/ کی می آیی؟ نمی دانم/ چشم های بهار بی نگاه تو می لرزد/ نگاه پنجره ها بی چشمان تو تاریک است، کی می آیی؟
v تمام طول هفته را در انتظار جمعه ام/ دوباره صبح، ظهر، غروب شد نیامدی...
v شعله گشتم از فراقت/ سوختم در انتظارت/ هرگز از یادم نرفتی/ من فدای روی ماهت
v مهدی مه لقای من/ رهبر دلربای من/ حجت کبریای من/ سید و مقتدای من/ مکه و هم منای من/ درد تو شد دوای من/ رنج تو و شفای من
v الا یا ایها المهدی مدام الوصل ناولها/ که در دوران هجرانت بسی افتاد مشکلها
v خدایا این غروب جمعه را دلگیر ترین غروبمان قرار ده/ باشد که غروب جمعه بعدی شادترین باشد
v کی می رسد خدایا روز ظهور مهدی/ گردد تمام دنیا روشن ز نور مهدی/ من گرچه روسیاهم، سر تا به پا گناهم/ یا رب من از تو خواهم فیض حضور مهدی
v بارالها به دلم نیست دگر تاب فراقش/ چه شود کز کرمت این شب هجران به سر آید/ همچو یعقوب نشستم سر راهش منِ محزون/ تا که از یوسف گمگشته زهرا خبر آید
v ای طوطی باغ ملکوت ادرکنی/ طاووس بهشت و جبروت ادرکنی/ ای قابل دعوت و قنوت ادرکنی/ ای شافع اهل برهوت ادرکنی!
v چقدر منتظرم من، خدا کند تو بیایی/ نشسته پشت درم من، خدا کند تو بیایی/ همیشه در سفری تو، بهار و برگ و بری تو/ درخت بی ثمرم من، خدا کند تو بیایی
v با علم و بصیرت منتظر مهدی(عج) باشیم که حسین(ع) را منتظرانش کشتند.
v عمری است که در حضور او جا ماندیم/ در غربت سرد خویش تنها ماندیم/ او منتظر است تا که ما برگردیم/ ماییم که در غیبت کبری ماندیم
v گلایه ام ز دلی هست که بی تو مضطر نیست/ دو چشم بی هنری که بدون تو، تر نیست/ گلایه ام ز محبین مدعی چون من/ که با زیادی ما، غربت تو کم نیست/ هزار داد زدیم ادعای حب تو را/ به پیش تیغ ولی یک خبر ز حنجر نیست/ عجیب نیست چرا پشت پرده ای آقا!/ ز دشمنان چه بنالی چو دوست یاور نیست!
v ما معتقدیم عشق سر خواهد زد/ بر پشت ستم کسی تبر خواهد زد/ آخر شب سرد ما سحر می گردد/ مهدی به میان شیعه بر می گردد
v گفتم که روی خوبت از من چرا نهان است؟/ گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیان است!