اواخر مهر بود. اولین بار که بنر تبلیغی جلسات را دیدم، دوستی که پیشم بود، با تاسف گفت که یکی از نزدیکانش در کلاس های "عرفان حلقه" شرکت می کند و از او برایم تعریف کرد. شاید این موضوع جرقه ای شد برای شرکت در جلسات "عرفان های نوظهور". البته اولین جلسه سخنران گفت که بهترین عنوان برای این موضوع "جنبش های نوپدید دینی" است. با اینکه بعد از کلاس های درس و ساعات آخر روز تشکیل می شد، اما چون بحث های جالب و نویی مطرح می شد، باعث می شد تا آخر بنشینم و آخر هر جلسه به این فکر می کردم که چقدر باید در معرفی صحیح دین در تکاپو باشیم تا جایی برای این حرف ها باقی نماند. برای همین تصمیم گرفتم محتوای جلسات و برداشت های خودم را اینجا بازگو کنم.
دوست دارم اول ویژگی های مشترک این جنبش های نوپدید را که سخنرانان در میان مطالب ذکر می کردند، با نقدی مختصر بیان کنم تا کلیات آنها گفته شود. بعد به موارد آنها مانند اوشو، عرفان حلقه، شیطان پرستی و پائولو اشاره شود.
* همه این جنبش ها گزاره های اصلی خود را از ادیان رسمی و سنتی گرفتند و اگر این معیارها را از آنها بگیریم چیزی از آنها باقی نمی ماند.
این موضوع در خیلی موارد دیده می شود مثلا اولین چیزی که به ذهن من آمد شعارهای فتنه گران در آن هشت ماه بود که از شعارهای اصیل انقلاب مثل تکبیر استفاده می کردند. یا قرآن به نیزه کردن در ماجرای حکمیت، خلاصه حرف ها و اعمال قشنگ را در جای مخالف آن به کار بردن. با ظرافتی که مخصوص شیطان و حزب شیطان است. در واقع الفاظ مشابه را در معنایی دیگر به کار می برند برای رسوخ دادن باورهای خودشان و صریحا مخالفت با خدا و راه او ندارند.
*ویژگی دیگر این ها، " اعتقاد به خدای درون" است.
اگر اهل خواندن کتاب های روانشناسی باشید، حتما این موضوع را در نوشته های خیلی ها مثل وین دایِر و پائولو، به خوبی حس کردید. و این، یعنی خدایی که می شناسی را رها کن، یعنی توکل را فراموش کن، یعنی تو در درون خودت، خدایی داری. تو می توانی خدایی کنی. اصلا شعار فرقه تِلِما که پدر شیطان گرایی محسوب می شود، همین است: « هر چه می خواهی انجام بده!» و همه اینها یعنی یک حس خطرناک! خیلی روشن است که همه انبیا و فرستاده های الهی اولین اصلی که به مردم ابلاغ کردند، "توحید" بود. بعد در راستای آن اعتقادات دیگر و اخلاق و احکام و... را بیان کردند. پس، زیربنای همه ادیان لا اله الا الله بود و این ادیان اصل را می گیرند و بدلش را تحویل می دهند.
*در این جنبش ها رهبری هست که همه شیفته آن هستند (یعنی همان leader ).
همه از دوران بچگی الگوهایی برای خودمان داشتیم که رفتار آنها را کپی می کردیم و با بزرگتر شدن، خودمان الگویمان را انتخاب کردیم و تاثیر آن را می دانیم. خداوند در طول تاریخ الگوهایی را فرستادند و در قرآن از آنها یاد می کنند. وقتی از حضرت رسول(ص) به عنوان الگویی کامل برای همه، ذکر می شود اهمیت موضوع روشن می شود. برای همین است که رهبر عزیز، روی معرفی الگوهای اسلامی، ایرانی تاکید می کردند.
* جنبش های انحرافی، به دنبال چند گروه هستند: سرمایه داران، دانشجویان، سیاستمداران رتبه 2و3.
یعنی کسانی که دارای پول، دانش و قدرت هستند. واجدین این شرایط لطفا مراقب خودتان باشید! هشدار خداوند به ایمان آورندگان اینگونه است:
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ لا یَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ جَمیعاً فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (سوره مائده:105) اى کسانى که ایمان آوردهاید، مراقب و مواظب اعمال خودتان باشید. هنگامى که شما هدایت یافتید، گمراهى کسانى که گمراه شدهاند، به شما ضرر و زیانى نرساند. بازگشت همه شما بسوى خداست و خدا شما را از آنچه انجام مىدادید آگاه خواهد ساخت.
*****************************
خیلی ها برایمان دست بلند می کنند، اما فدای آن دستی که بلندمان کند... کجاست صاحب آن دست؟
أین صاحب یوم الفتح و ناشر رایة الهدی؟
کجاست صاحب روز فتح و برافرازنده پرچم هدایت؟
در پست بعدی ان شاءالله راجع به موارد این جنبش ها توضیحاتی ارائه می شود. منتظر نظرات و برداشت های ارزشمند شما هستم.