سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نزدیکترین مردم به پیامبران ، داناترین آنان است بدانچه آورده‏اند . [ سپس برخواند : ] « همانا نزدیکترین مردم به ابراهیم آنانند که پیرو او گردیدند و این پیامبر و کسانى که گرویدند . » [ سپس فرمود : ] دوست محمد ( ص ) کسى است که خدا را اطاعت کند هرچند نسبش به محمد ( ص ) نرسد ، و دشمن محمد ( ص ) کسى است که خدا را نافرمانى کند هرچند خویشاوند نزدیک محمد ( ص ) بود . [نهج البلاغه]


ارسال شده توسط منتظرالقائم در 90/3/20:: 9:46 عصر

 امام باقر (ع): هرگز! هرگز! فرج (موعود) ما حاصل نشود تا آنکه به سختی غربال شوید تا ناخالصان بروند و خالصان باقی بمانند. « الغیبه ص 206»

آزمایش های دینی برای ایمان آورندگان در همه زمان ها، قانون الهی است: «أ حسب الناس أن یترکوا أن یقول آمنّا و هم لا یفتنون». همه انبیا و مصلحان الهی، هسته های اصلی نهضت خویش را با آزمایش برگزیده اند، چرا که راه دشوار است و آمیخته با رنج ها، و بدون داشتن یارانی آبدیده، سرد و گرم چشیده، فداکار و وفادار، نمی توان خطر کرد. یاران مهدی (عج) هم برای رسیدن به درجه شایستگی همراهی، از غربال های گوناگون گذر داده می شوند و پس از پیمودن مراحل دشوار به قله رفیع «نصرت» بالا می روند.

پاره ای آزمایش ها پیش از قیام صورت می گیرد و پاره ای پس از آن. طولانی شدن غیبت، فتنه ها، فریبندگی ها، افکار باطل، جاه و مقام، جلوه فروشان، محراب داران، دین به دنیا فروشان، عالم نمایان و... بسیاری از منتظران را از راه باز می دارند. به میزان درجات ایمان و گذر از آزمون ها، منتظران متمایز می شوند و به میزان مایه های ایمانی، در یاری امام بر یکدیگر پیشی می جویند. به فرموده امام صادق (ع): در وقت ظهور، برخی یاران، شب در بستر ناپدید می شوند و فردای آن در مکه اند و گروهی روز در آسمان راه می سپارند. گفتم: فدایت شوم کدام یک ایمانشان بیشتر است؟ فرمود: آن که در آسمان حرکت می کند.

اما این آزمون در روزگار غیبت به دو جهت مورد تاکید است: یکی اینکه امام از نظرها پنهان است و منتظران، منتظر اویند و چون این امر به درازا می کشد، افکار و دعوت های باطل، در میان مسلمانان پدید می آید و گروهی گمراه می شوند. دوم اینکه در این دوران، شرایطی به وجود می آید و اوضاعی بر جوامع، حاکم می شود که نگاه داشتن دین، بسیار دشوار می شود. بیشتر مردمان، به انگیزه های گوناگون، ایمان دینی خویش را در زندگی از دست می دهند و دینداری را کنار می نهند.

پس از گرد آمدن نیروها، آزمون ها سخت تر می شود. امام با آزمون های جسمی و روانی، باورها را به آزمایش می گذارد. از جمله همانند طالوت که سپاهیانش را با تشنگی آزمود، یاران امام نیز با تشنگی امتحان خواهند شد. فراتر از آن امام بی پروا به باورهای خرافی و عوامانه، حمله می برد و معارف به دور از دسترس و پوشانده شده در غبار فراموشی را آشکار می سازد. در این تکان های فکری، صاحبان بصیرت و معرفت، تزلزلی به خود راه نداده و استوار بر جای می مانند. ولی آنان که در باورهای خود، ناخالصی دارند و اندیشه را از سرچشمه نگرفته اند و در حقانیت امام تردید کرده اند، از پیرامون حضرت پراکنده می شوند. هنگام سخنرانی امام در مسجد کوفه، تفاوت های فکری و بینش همراهان به بوته آزمایش در می آید و درجه و رتبه یاران در پیروی فرامین امام ارزیابی می شود.

برگرفته از کتاب موعودنامه، مجتبی تونه ای


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط منتظرالقائم در 90/3/20:: 9:42 عصر

اگر می خواهی دعا کنی، اول برای آن حضرت دعا کن.

اگر قرار است توسلی داشته باشی، اول به ایشان متوسل شو.

اگر قرار است نذری کنی، بیش از همه برای او نذر کن و از او آغاز کن.

اگر قرار است صله ای داشته باشی، اول به آن حضرت صله کن.

اگر می خواهی کسی را زیارت کنی، ابتدا آن حضرت را زیارت نما.

اگر می خواهی ثواب عمل خود را به کسی هدیه کنی، این کار را برای آن حضرت انجام بده.

می دانی که مقدم داشتن آن یار غایب از نظر در هر زمان و مکانی از تکالیف مومنان در زمان غیبت است!

این عاشق است که معشوق را در همه خوبی ها بر خود مقدم می دارد و در این راه سر از پا نمی شناسد.

از کتاب راه وصال، سید محمدرضا حسینی مطلق


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط منتظرالقائم در 90/3/17:: 12:24 عصر

حکومت اسلامی در غیبت کبری

بیشتر فقهای شیعه تشکیل حکومت اسلامی را در دوره غیبت ضروری می دانند و بر این باورند که فقهای عادل، باید به این مهم اقدام کنند و اگر یکی از آنان تشکیل حکومت داد، بر دیگران واجب است که از او پیروی کنند. در مقابل، شماری اندک بر آنند که اقامه حکومت از شوون امام معصوم است، بنابراین در عصر غیبت تشکیل حکومت جایز نیست. این تفکر چون تضادی با خودکامگی حکّام نداشت، از سوی آنان ترویج و حمایت شد. تا جایی که پیش از انقلاب اسلامی، هواداران این اندیشه به صورت تشکیلاتی منسجم در آمدند. می توان گفت این باور انحرافی از سه راه سرچشمه گرفته است: 1. برداشت نادرست از روایاتی که گسترش ستم و فساد را از نشانه های ظهور امام زمان (ع) معرفی می کند. 2. استناد به روایاتی که از هر گونه قیامی در عصر غیبت، نهی کرده و به سکوت و صبر در بلاها دعوت کرده است. 3. تفسیر نادرست از امامت و رهبری، و تصور اینکه تشکیل حکومت در عصر غیبت، دخالت در قلمرو کار امام معصوم است.

و اما تلاش مردم، به ویژه فقها برای حاکمیت عدل و ایجاد حکومت اسلامی از اهم واجبات است. آیا می توان گفت که در طول مدت غیبت کبری که بیش از هزار سال می گذرد و ممکن است سالها ادامه داشته باشد، اجرای احکام اسلام لازم نیست؟ به گفته امام خمینی (ره) : اعتقاد به چنین مطالبی، یا اظهار آنها بدتر از اعتقاد و اظهار منسوخ شدن اسلام است... هر که اظهار کند که تشکیل حکومت اسلامی ضرورت ندارد، منکر ضرورت اجرای احکام اسلام شده و جامعیت احکام و جاودانگی دین مبین اسلام را انکار کرده است.

بر همین اساس، بیشتر فقهای شیعه از جمله امام خمینی در دوره غیبت تشکیل حکومت اسلامی را واجب می دانند و اگر تشکیل حکومت اسلامی به جز از راه قیام و اقدام دسته جمعی امکان پذیر نباشد، همگان باید به این مهم اقدام کندد و در صورتی که تشکیل حکومت ممکن نباشد، باز هم تکلیف ساقط نیست و باید به اندازه توان، احکام اسلامی را اجرا کنند. پس انتظار فرج و حکومت جهانی مهدی(عج) به هیچ روی ناسازگار با قیام های پیش از ظهور ندارد، بلکه برخی از قیام ها و حکومت ها، زمینه ساز قیام و حکومت جهانی حضرت خواهند بود.

 


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط منتظرالقائم در 90/3/13:: 6:53 عصر

«اللهمّ عرّفنی نفسک، فإنّک إن لم تُعرِّفنی نفسک لم أعرف نبیّک ،اللهمّ عرِّفنی نبیّک فإنّک إن لم تُعرِّفنی نبیّک لم أعرف حجّتک ، اللهمّ عرّفنی حجّتک فإنک إن لم تُعرّفنی حجّتک ضَلَلتُ عن دینی ،اللهمّ لا تُمِتنی مَیتَهً جاهلیهً، ولا تُزِغ قلبی بعدَ إذ هدیتَنی ... . »

بارالها !خود را به من معرفی کن که اگر خودت را به من معرفی نکنی پیامبرت را نشناسم، بارالها ! پیامبرت را به من معرفی کن که اگر پیامبرت را به من معرفی نکنی حجّتت رانشناسم، بارالها !حجّتت رابه من معرفی کن که اگر حجتت را به من معرفی نکنی از دین خود گمراه شوم ،‌بارالها ! مرا به مرگ جاهلیت نمیران وقلبم را پس از هدایت منحرف مساز. . . .

                                                                              کمال الدین وتمام النعمة، شیخ صدوق ، ج2 ص 


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط منتظرالقائم در 89/3/1:: 12:36 صبح

 

دلایل اثبات اصل ولایت فقیه

 «ولایت فقیه» هم از راه عقل و هم از راه قرآن و هم از راه روایات و احادیث قابل اثبات است.

دلیل عقلی :

 همانگونه که پیش از این یاد شد، در عصر غیبت، دسترسی به پیشوای معصوم(علیه السلام) امکان پذیر نیست و تشکیل حکومت هم ضروری است؛ بنابراین باید فردی ولایت و حکومت را بر عهده بگیرد؛ بدین منظور، سه راه پیش رو داریم: یا این که «ولایت غیر فقیه» را بپذیریم یا «فقیه غیر عادل» یا «ولایت فقیه عادل» را.

عقل هر انسان حکم میکند «غیر فقیه» و «فقیه غیر عادل» شایستة ولایت و حکومت نیست؛ چرا که اینجا تشکیل حکومت اسلامی مورد بحث است و برای پیاده کردن حکومت اسلامی و اجرای احکام دین، باید فردی زمام این امر را به عهده گیرد که به احکام اسلامی به طور ژرف و اساسی آشنا بوده و شیوة ادارة حکومت را هم بداند و در عین حال، پرهیزگار و متعهد باشد، تا امر حکومت را فدای خواستههای نفسانی و امیال شیطانی خود نکند. افزون بر آن، این که نه فقط دربارة حکومت اسلامی، بلکه دربارة هر حکومتی، عقل حکم میکند جاهلان، جاهطلبان و هوسرانان شایستگی زمامداری را ندارند؛ بنابراین فقیهی که به احکام اسلامی و اوضاع سیاسی ـ اجتماعی زمان خود آگاه بوده و از تقوا و عدالت و تدبیر و مدیریت و کمالات لازم برخوردار باشد، برای حکومت شایستهتر از دیگران است.

دلایل قرآنی :

النَّبِیُّ أَوْلی‏ بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِم؛( احزاب: 6)

پیامبر به مؤمنان، از خودشان سزاوارتر [و نزدیکتر] است.

 

إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِتَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ بِما أَراکَ اللَّه‏ ؛( نساء : 105)

ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم، تا میان مردم به [موجب‏] آنچه خدا به تو آموخته است، داوری کنی.

 

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُول‏؛( نساء: 59)

ای کسانی که ایمان آورده‏اید! خدا را اطاعت کنید و پیامبر را [نیز] اطاعت کنید.

 

 فلا وَ رَبِّکَ لا یُؤْمِنُونَ حَتَّی یُحَکِّمُوکَ فیما شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لا یَجِدُوا فی‏ أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَیْتَ وَ یُسَلِّمُوا تَسْلیماً؛( نساء: 65)

ولی چنین نیست؛ به پروردگارت قسم! که ایمان نمی‏آورند، مگر آنکه تو را درباره آنچه میان آنان مایه اختلاف است داور گردانند سپس از حکمی که کرده‏ای در دلهایشان احساس ناراحتی [و تردید] نکنند و کاملًا سرِ تسلیم فرود آورند.

دلایل روایی :

توقیع اسحاق بن یعقوب

اسحاق بن یعقوب، درباره تکلیف شیعیان در غیبت کبرا از امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) پرسید و توقیع ذیل در پاسخ او صادر گردید:

...وَاَمَّا الْحَوادِثُ الوقِعَةُ فَارجِعوا فیها اِلی رُواةِ حَدیثِنا فَاِنَّهُمْ حُجَّتی عَلیکُمْ وَاَنَا حُجةُ اللهِ علیهم؛

...و اما در پیشامدهایی ‏که برای شما رخ ‏می‏دهد، باید به راویان اخبار ما (دانشمندان علوم دینی) رجوع کنید؛ ایشان حجّت من بر شما هستند و من حجّت خدای بر آنانم. (الغیبة شیخ طوسی، ص 290، ح 247؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 483)

مقبوله عمر بن حنظله

در روایتی که به «مقبوله عمربن حنظله» معروف است، از امام صادق(علیه السلام) به مضمون ذیل نقل کرده‏اند:

...مَنْ کانَ مِنکُمْ مِمَّنْ قَدْ رَوَی حَدیثَنا ونَظَرَ فی حَلالِنا وَحَرامِنا وعَرَفَ اَحْکامَنا فَلْیَرْضَوا بِهِ حَکَماً فَاِنّی قد جَعَلتُهُ عَلَیْکُم حاکماً... ؛(کافی، ج 1، ص 67، ح 10؛ تهذیب، ج 6، ص 218، ح 6. )

...هر کدام از شما که حدیث ما را روایت کند و در حلال و حرام ما صاحب نظر باشد و احکام ما را بداند، او را به حکومت برگزینند که من او را بر شما حاکم قرار دادم... .

مقبوله ابی خدیجه

قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الصَّادِقُ ع‏ : إِیَّاکُمْ أَنْ یُحَاکِمَ بَعْضُکُمْ بَعْضاً إِلَى أَهْلِ‏الْجَوْرِ وَ لَکِنِ انْظُرُوا إِلَى رَجُلٍ مِنْکُمْ- یَعْلَمُ شَیْئاً مِنْ قَضَایَانَا فَاجْعَلُوهُ بَیْنَکُمْ فَإِنِّی قَدْ جَعَلْتُهُ قَاضِیاً فَتَحَاکَمُوا إِلَیْه‏

 احمد بن عائذ- که خود یکى از راویان ثقه است- از ابى خدیجه سالم بن مکرم جمّال روایت کرده که امام صادق علیه السّلام فرمود: مبادا یکى از شما شیعیان در مورد دادخواهى، کسى را براى دادرسى نزد حاکم جور برد، بلکه بنگرد چه کسى در میان شما با احکام و طرز حکومت ما آشنا مى‏باشد او را براى رفع خصومت و داورى برگزینید، پس حکم را بنزد او برده، و داورى و قضاوتش را بپذیرید که من نیز او را بر شما قاضى و داور قرار مى‏دهم. (من لا یحضره الفقیه جلد ‏3 صفحه 3)

فقیهان راستین، ویژگیهای آنها و مسؤولیت جامعه برابر آنها

امام‏ حسن‏عسکری(علیه السلام) فرموده است: ...وَاَمّا مَنْ کانَ مِنَ الفُقَهاءِ صَائِنا لِنَفْسِهِ حافِظاً لِدینِهِ مُخالِفاً لِهَواهُ مُطیعاً لِاَمرِ مَولاهُ فَلِلْعَوامِ اَنْ یُقَلِّدُوهُ... ؛

... و اما هر یک از فقیهان که بر نفس خود مسلّط باشند و دین خود را حفظ کنند با هوای نفس خود مخالفت ورزد و امر خدا را اطاعت کند، بر همگان واجب است از او تقلید نمایند. (وسائل الشیعة، ج 27، ص 131، ح 33401)


کلمات کلیدی :

درباره
صفحات دیگر
آرشیو یادداشت‌ها
لینک‌های روزانه
پوندها